تاریخ اسلام برای ما به عینه تکرار شد؛ آنچه که همه خوانده اند ،و یا افسانه می دانند، ما دیده ایم؛ ما کربلا را در جنگ دیده ایم... ما روضه های روز عاشورا و روضه های علی اکبر (ع)، جوان آقا اباعبدالله الحسین(ع) را دیده ایم که چگونه پدرها بر سر پیکر جوان شان در دفاع مقدس می گریستند؛ ما بارها لحظه های وداع را دیده ایم و ما...
نمی دانم چرا؟! اما فکر می کنم عملیات بیت المقدس با جنگ احزاب شباهت های زیادی دارد؛ آن هنگام که تمام کفر، تمام قامت در برابر کلیت اسلام ایستاده بود؛ به راستی کفر زمانه با تمام قوا به مصاف فرزندان روح الله عزیز(ره) آمده بود؛ شرایط سخت، برما حکمفرما بود؛ اما ولایت پذیری به ما آموخته بود شرایط هر چه سخت ولی باید از تمامیت ارضی و هویت اسلامی- ایرانی مان دفاع کنیم.
برخی ها معتقد بودند که این عملیات موفق نمی شود؛ بعضی ها هم معتقد بودند که بعد از مرحله اول و دوم عملیات بیت المقدس، دیگر مرحله سوم سودی نخواهد داشت؛ اما با توکل به خدا و تمسک به اهل بیت (ع) و اجماع همه دوستان و هم قطاری ها مرحله سوم انجام گرفت؛ حقیقتا خسته شده بودیم و دیگر توانی نداشتیم؛ اما در ته دلمان به نصرت الهی و نفس قدسی امام بزرگوارمان(ره) ایمان و باور داشتیم که گره گشای ما خواهد شد، بسان روزهای سخت انقلاب .
و خداوند نصرتش را شامل حال ما کرد و رزمندگان اسلام و بچه های عملیات بیت المقدس تفسیر این آیه شدند که خداوند می فرماید « و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجر» (سوره احزاب آیه 10) چشمهایمان خیره شده بود و جانهایمان به لب رسیده بود ولی خدا نصرتش را شامل حال ما کرد؛قدرت خداوند را باور کردیم و به عینه نصرت خداوند را نظاره گر بودیم...
نمی دانم چرا؟! اما فکر می کنم عملیات بیت المقدس با جنگ احزاب شباهت های زیادی دارد؛ آن هنگام که تمام کفر، تمام قامت در برابر کلیت اسلام ایستاده بود؛ به راستی کفر زمانه با تمام قوا به مصاف فرزندان روح الله عزیز(ره) آمده بود
خرمشهر آزاد شد؛ باور کردنی نبود، خرمشهر بودیم اما باورمان نمی شد که در خرمشهر هستیم؛ آن هنگام که اسرای عراقی را جمع کردیم؛ دیدیم تعدادشان خیلی بیشتر از نیروهای ماست؛ ما نفهمیدیم چرا تسلیم شدند؛ وقتی از آنها می پرسیدیم که چرا تسلیم شدید، به ما می گفتند که فکر کردیم یک عقبه بسیار قوی شما را حمایت می کند و معنای واقعی کلام امام عزیزمان(ره) که گفت «خرمشهر را خدا آزاد کرد» برایمان عینیت یافت و تفسیر شد.
آموزه های سیره پرمعنای مولای متقیان(ع) به ما آموخته است که ایشان گاه با جنگ مردانه با کفر، گاه با سکوت، چگونه دل در گرو اعتلای اسلام داشت و امروز فرهنگ دفاع مقدس به ما می آموزاند که جهاد برای یک رزمنده و انقلابی هیچگاه تمام نمی شود؛ و اگر روزی ولایت فقیه به ما حکم جهاد داد و ما موظف به دفاع از خاک و میهن بودیم امروز باید انقلابی بمانیم و انقلابی زندگی کنیم و با رویکرد همت مضاعف و کار مضاعف در راستای اعتلای میهن عزیزمان و تحقق جامعه پیشرفته توامان با عدالت بکوشیم.
خوشا به حال دوستان شهیدم که به وعده خود با خدایشان عمل کردند و تجسم عینی این کلام خداوند شدند که در سوره احزاب، آیه 23 می فرماید «در میان مومنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند» ؛و باز خوشا به حالشان ...
و از آنان می خواهم دستگیرمان باشند تا بتوانیم در راستای تحقق اهداف انقلاب و اندیشه های امام عظیم الشان مان(ره) و مطالبات مقام معظم رهبری بی توقع و گمنام کوشا بوده وان شاء الله از مصادیق «و منهم من ینتظر» باشیم.
دلنوشته دکتر قالیباف (شهردار تهران)
برای مطالعه خاطرات آزادسازی خرمشهر ، دکتر قالیباف ، کلیک کنید .